به گزارش پایگاه خبری «پیام راسک» عباس نورزائی فعال فرهنگی در یادداشتی به خبرنگار اوشیدا نوشت: پیادهروی اربعین، تنها یک سفر مذهبی نیست؛ این مسیر، جادهای بهسوی خودسازی، صبر و عشق الهی است. نکتهای که کمتر به آن پرداخته شده، حضور پررنگ جوانان در این حرکت عظیم است. آنها که در اوج انرژی و توان جسمی هستند، نه به دنبال راحتی و رفاه، بلکه با ارادهای راسخ، کیلومترها در گرمای شدید و گاهی با کمترین امکانات، قدم بر خاک داغ نجف تا کربلا میگذارند. این انتخاب آگاهانه، خود بیانیهای خاموش در برابر سبک زندگی مصرفگرا و راحتطلبانهی دنیای امروز است.
در مسیر، جوانان با مشقتهای جسمانی چون تشنگی، خستگی و تاولهای پا مواجه میشوند، اما این سختیها برایشان نه مانع، بلکه پلهای در سیر و سلوک معنوی است. آنها میدانند که عرفان عملی تنها در مطالعه و اندیشه خلاصه نمیشود؛ باید طعم رنج را چشید تا به حلاوت وصل رسید. این تجربه، درسی زنده از صبر، ایثار و همقدمشدن با کاروانهای تاریخساز کربلاست.
کم خوردن و کم آشامیدن، که شاید در زندگی روزمره سخت و غیرقابلتحمل بهنظر برسد، در این سفر رنگ دیگری دارد. وقتی مقصد، بارگاه امامی باشد که زائران اعتقاد دارند زنده و حاضر است، تمام این محرومیتها تبدیل به فرصت میشوند. جوانان در جوار این قبور مطهر، حس میکنند در محضر انسانهایی ایستادهاند که حقیقت را برای همیشه زنده نگه داشتند و خونشان مسیر حق را روشن کرده است.
این همنشینی روحانی، پیوندی عمیق بین زائر و ولی خدا ایجاد میکند. در این لحظات، جوان احساس میکند که از حصار تنگ زندگی مادی عبور کرده و به جایی رسیده که ارزشها و معنا بر همه چیز پیشی میگیرد. در این سیر، روح او سبک میشود، نگاهاش عمیقتر و قلباش مطمئنتر میگردد.
امروز که جهان، جوانان را با هزاران سرگرمی پوچ و تبلیغات فریبنده محاصره کرده، پیادهروی اربعین یک مکتب عملی برای ساختن روح و شخصیت آنان است. این حرکت، عرفانی است که از دل خاک و عرق و اشک میجوشد؛ عرفانی که نه در انزوا، بلکه در دل جمع، در میدان عشق و ایثار، انسان را به کمال میرساند.
در مسیر اربعین، جوانان نه تنها جسم خود را به چالش میکشند، بلکه ذهن و دلشان را نیز از آشفتگیهای روزمره پاک میکنند. این سفر فرصتی است برای بازتعریف اهداف زندگی، بازنگری در اولویتها و بازسازی باورها. جوانی که پا به این مسیر میگذارد، میآموزد که قدرت واقعی در ایستادگی و پایداری است، نه در رفاه و آسایش گذرا. هر گامی که به سوی کربلا برمیدارد، گامی است به سوی شناخت بهتر خود و تعالی روح.
این حرکت جمعی، جوانان را از انزوا و فردگرایی بیرون میآورد و آنها را به یک پیوند اجتماعی و معنوی قدرتمند میرساند. در میان هزاران نفر که با عشق و اراده گرد هم آمدهاند، حس همدلی و همدردی عمیقتر از هر آموزش نظری به دست میآید. این پیادهروی، مدرسهای است برای تمرین محبت، گذشت و همراهی بیمنت که میتواند چراغ راهی برای زندگی فردی و اجتماعی جوانان باشد.
در نهایت، پیادهروی اربعین فرصتی است برای تجدید عهد با ارزشهایی که در هیاهوی دنیای مدرن به فراموشی سپرده شدهاند؛ ایمان، شجاعت، فداکاری و امید. جوانان با این تجربهی ناب، در دل خود نهالی میکارند که سالها میتواند ثمر دهد و راهنمای آنها در مواجهه با چالشهای زندگی باشد. این راه مقدس، پلی است میان گذشته و آینده، میان تاریخ و حال، که در آن جوانان، نقشآفرینان اصلی بازخوانی معنای زندگی هستند.